فیلم سینمایی ماده 2024-05-15
معرفی و نقد فیلم ماده The Substance فیلیموشات
سو با پی بردن به قصد اولیه الیزابت، قبل از رفتن برای میزبانی ویژه سال نو، به او حمله میکند و بی رحمانه او را میکشد. فارژا، صرفا موضوع را به هجو صنعت سرگرمی آمریکا تغییر داده و پرسپکتیوی فمینیستی برای ورود به موقعیتهای داستانی، برگزیده است. علاوه بر این، ماده، نوعی قصهی پریان (Fairy Tale) هجوآمیز است دربارهی صنعت سرگرمی آمریکا و بهرهکشیِ ابزاری هالیوود از فیزیک و ظاهر زنان. اگرچه الیزابت پیشتر ستارهی بزرگی در سینمای آمریکا بوده است، امروز برنامهای صبحگاهی را اجرا میکند. سو هم در مرزهای قاب شیشهای تلویزیون، به اجرای نسخهی جنسیترِ همین برنامه، محدود میماند.
در نهایت، حضور دمی مور در The Substance به نظر میرسد که یکی از بهترین عملکردهای او در ژانر علمی تخیلی و وحشت باشد. این فیلم میتواند نقشی کلیدی در کارنامه حرفهای او ایفا کند و نشان دهد که مور همچنان در دوران بلوغ حرفهای خود نیز توانایی تجربه و خلق نقشهای جدید و پیچیده را دارد. یک فیلم ترسناک و علمی تخیلی با رگههای طنز، محصول مشترک سال ۲۰۲۴ آمریکا، فرانسه و بریتانیا، به کارگردانی و نویسندگی کورالی فارژا (Coralie Fargeat) میباشد که جایزه بهترین فیلمنامه کن را از آن خود کرده است. در این فیلم، دمی مور (Demi Moore) در نقش اصلی الیزابت اسپارکل، مارگارت کوالی (Margaret Qualley) به عنوان نقش مکمل سو، دنیس کواید (Dennis Quaid) در نقش هایوی و چندی دیگر به هنرنمایی میپردازند. در فیلم “ماده” به کارگردانی کورالی فارژا، دمی مور در نقش الیزابت اسپارکل به نوعی بازگشت به دوران اوج خود را تجربه میکند.
بررسی و نقد فیلم غریبه نازنین (عجیب) ۲۰۲۳ Strange Darling : عاشقانهِ ترسناک!
او این اثر را به خاطر ترکیب جسورانه ای از لحن و پیرنگ در مرز میان شاهکار کلاسیکی چون سانست بلوار و فیلم کالت جامعه ستایش کرده است. بله، فیلم ماده برای اولین بار در جشنواره فیلم کن به نمایش درآمد و با واکنشهای متفاوتی روبرو شد. او چنین نیز میکند و اجرای ورزشیِ خود با نامِ « تا آن بالاها با “سو”» را روی آنتن میبرد.
مور برای اجرای خود جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر زن – فیلم موزیکال یا کمدی و جایزه انجمن بازیگران فیلم برای بهترین بازیگر نقش اول زن را دریافت کرد و نامزد جایزهٔ بهترین بازیگر زن در اسکار و بفتا شد. در نمونهای دیگر، جایگزین شدن الیزابت با سو، در قالب نمایی پیوسته از نرمش صبحگاهی دختر جوان، بیانی طعنهآمیز مییابد. سو از پایین قاب، پدیدار میشود و تابلوی شکستهی نصب بر دیوار را استتار میکند؛ بیانِ پیشبینانهی این که او برای کنار زدن الیزابت از زندگی خودش، تلاش خواهد کرد. اما خیلی زود و در امتداد همان نما، سو دوباره کنار میرود و این تصویرِ الیزابت است که در مرکز توجه قرار میگیرد؛ نشانی از این که سو، موفق نخواهد شد الیزابت را بهتمامی حذف کند. این نمای بلند، از طریق امکانات بیانی میزانسن، بدون نیاز به حتی یک کلمه، زندگی دوگانهی سو و الیزابت را معرفی میکند. دومین امتیاز سبکیِ برجستهی ماده، موسیقی جسورانهی «رافرتی» است که حاشیهی صوتی فیلم را به یک اجرای موسیقی الکترونیک تبدیل میکند!
این فیلم با استفاده از جلوههای ویژه و صحنههای دلخراش، تماشاگر را به چالش میکشد و ترس را به شکلی ملموس به نمایش میگذارد. در این ژانر، ترس از ناشناختهها و تغییرات درونی انسان به تصویر کشیده میشود که میتواند بسیار تأثیرگذار باشد. این در حالی است که زیرگونهی وحشت روانشناختی سعی دارد تاثیر اتفاقات بیرونی بر روان شخصیتش را توضیح دهد. اما در هراس جسمانی این تاثیر تنها به این در هم ریختگی روان منحصر نشده و میتوان آن را دید و به تماشایش نشست. به این معنا که در وحشت روانشناختی قصه از بیرون وجود شخصیت آغاز میشود و به درونش میرسد و در هراس جسمانی این بده و بستان دو سمت دارد و درون و بیرون مدام بر هم اثر میگذارند. پس در یک فیلم وحشت روانشناختی کارگردان باید به دنبال ترجمانی تصویری مناسبی برای بیان یک موضوع ذهنی باشد و این کار را به گونهای انجام دهد که مخاطب از تماشای آن چه که میبیند، بترسد.
نقد بازیگری در فیلم ماده
فارژا، از طریق ایدههایی متعدد در جایجای روایتِ فیلم تازهاش، به آثار مختلفی از کراننبرگ ادای دین میکند. یکی از ویژگیهای جذاب این فیلم، جو وحشتآور و تاریک آن است که در کنار المانهای گوتیک و دلهرهآور شخصیتهای داستان را بهخوبی در موقعیتهای خطرناک قرار میدهد. بازیگران فیلم توانستهاند بهخوبی این فضای ترسناک را به تصویر بکشند و تماشاگران را درگیر داستان کنند.
این لحظات تغییر، نه تنها به تقویت حس ترس و اضطراب کمک میکنند، بلکه شخصیتها را در شرایطی قرار میدهند که باید تصمیمات دشواری بگیرند. این نقطهگذاریها به صورت کاملاً طبیعی و منسجم در فیلمنامه قرار گرفتهاند و از این جهت، داستان به شکلی روان و بدون وقفه پیش میرود. یکی از نکات برجسته در فیلمنامههای موفق، پایانبندی است که نهتنها داستان را به شکلی رضایتبخش خاتمه میدهد، بلکه مخاطب را به تفکر وادار میکند. در The Substance، پایانبندی به گونهای طراحی شده است که هم پیامدهای ماده مرموز را به اوج میرساند و هم پرسشهای بیپاسخی را برای مخاطب باقی میگذارد.
تصویر شگفت انگیز از فرود هواپیما در بیروت در میانه آتش حملات اسرائیل (عکس)
فیلم ماده داستان یک بازیگر مسن هالیوودی را روایت میکند که به عنوان مربی ورزش هوازی به فعالیت خود ادامه میدهد. او پس از اخراج شدن از یک شبکه تلویزیونی به دلیل سن بالا، با تماس گرفتن با یک شماره ناشناس، با یک برنامه تقویت بدنی آشنا میشود که ماده نام دارد. بیشتر وحشت فیلم از بدن در حال پیر شدن الیزابت که ذره ذره تحلیل میرود، سرچشمه میگیرد. در حالیکه سو همزمان مدام زمان بیشتری به خود اختصاص میدهد و قانون تعویض هفتگی را نقض میکند. با به هم خوردن توازن میان آنها، مجموعهای از سکانسهای هذیانی که از وحشتهای آینده خبر میدهند، از راه میرسند.
قصد داریم منبع خبرها، گفتوگوها، گزارشها و نقدهای مربوط به محصولهای فیلیمو باشیم. از بین 57 منتقدی که به این فیلم در متاکریتیک رای دادهاند، 49 نفر نظری مثبت، 6 نفر نظری متوسط و دو نفر نظری منفی داشتهاند.
بهترین فیلم های ترسناک 2024 ؛ عناوینی از ژانر وحشت که نباید آنها را از دست دهید
این پیشرفت در کارهای او، نشان از تواناییهای فزایندهاش در خلق داستانهای پیچیده و چندلایه دارد. تماشای صحنههای وحشت بدنی در “ماده” میتواند تأثیرات روانی عمیقی بر مخاطب داشته باشد. این فیلم با به چالش کشیدن مرزهای جسمانی و روانی انسان، مخاطب را به تفکر وا میدارد و به او این امکان را میدهد که به تحلیل عمیقتری از “تحلیل فیلم The Substance” بپردازد. این تجربه میتواند همزمان ترسناک و تأملبرانگیز باشد، و به مخاطب کمک کند تا به درک بهتری از ترسها و نگرانیهای درونی خود برسد. نقد فیلم ماده نشان میدهد که انتخاب بازیگران مناسب و توانمند میتواند تاثیر بسزایی در موفقیت یک فیلم داشته باشد، خصوصاً زمانی که داستان به شدت وابسته به بازیهای احساسی و دراماتیک است.
عجیب نیست که پلات بسیاری از آثار این زیرژانر غنی، به جای این که با قتل و جنایت درگیر باشد، یک ایدهی مرکزیِ علمی-تخیلی، مرتبط با آزمایشات یا فعالیتهای پژوهشیِ شکستخورده دارد. وحشت بدنی، متمرکز است روی ترس، عدم اطمینان، نگرانی و کاوش بشر دربارهی یکی از بزرگترین ناشناختههای جهان؛ درونِ خودش. سینمای مکزیک با تاریخچهای غنی و پر افتخار همواره توانست آثار متنوع و تاثیرگذاری را به جهانیان معرفی کند. فیلم های مکزیکی نهتنها در داخل کشور بلکه در سطح بینالمللی نیز شناخته شدهاند و جوایز مختلفی را از جشنوارههای معتبر جهانی دریافت کردهاند. قصد داریم در ادامه به معرفی بهترین فیلم های مکزیکی بپردازیم که هرکدام به نوعی نشاندهنده تواناییهای سینمای مکزیک در ارائه آثار سینمایی برجسته و متفکرانه هستند. داستانهای معامله با شیطان در قالب علمی تخیلی همیشه پایان تلخی دارند و «ماده» نیز از این قاعده مستثنی نیست.
این فیلم نگاهی تلخ و واقعگرایانه به مشکلات اجتماعی و فساد گسترده در مکزیک دارد. در این فیلم، این پالتو همچنین نشان از قدرت شخصیت الیزابت در مراحل ابتدایی دارد؛ قبل از اینکه ماده مرموز او را تحت تاثیر قرار دهد. علاوه بر این، زرد نشانهای از تلاش شخصیت برای کنترل و تسلط بر شرایط اطرافش است. لازم به ذکر است که فیلم نیز با دستگاه زردی که خیابانها را تمیز میکند به اتمام میرسد. داستان فیلم به صورت نمادین به نقد استانداردهای غیرواقعی زیبایی، فشارهای اجتماعی برای حفظ جوانی و پیامدهای روانی و جسمی این فشارها میپردازد.
منتقدان نقدهای مثبتی به این فیلم دادند.در وبگاه راتن تومیتوز، ٪۹۰ از ۲۱۴ بررسی منتقدین مثبت است و این فیلم میانگینِ امتیاز ۸٬۲/۱۰ را در اختیار دارد. نظر شما دربارهی مطلب نقد فیلم ماده چه بود؟ لطفا نظرات خود را در بخش کامنت با فیگار و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید. The Substance نه تنها به نقد فرهنگ زیبایی و فشارهای اجتماعی بر زنان میپردازد، بلکه به ما یادآوری میکند که پیری و تغییرات طبیعی بخشی از زندگی است و باید به آن احترام گذاشت.
با «ماده»، فارگیت جایگاه خود را به عنوان یک فیلمساز فمینیست جسور که از ژانرهای افراطی برای نقد زنستیزی سیستماتیک استفاده میکند، بیش از پیش تثبیت میکند. اولین فیلم او در سال ۲۰۱۷، فیلم هیجانانگیز و خشن «انتقام» در تورنتو به نمایش درآمد و دومین فیلم بلند او در بخش مسابقه کن نمایش داده میشود. در مجموع، «ماده» (The Substance) فیلمی است که به لحاظ بصری جسور و پر از تمثیلهای قوی است، اما از نظر روایتی و شخصیتپردازی نمیتواند به انتظارات مخاطبان پاسخ دهد. این فیلم بیشتر بر تأثیرات بصری و مفاهیم کلی تمرکز دارد تا ارائه یک داستان عمیق و چندلایه.
همه دوست دارند که سو را ببینند و نه او را و همین هم موجبات حسادتش به این نسخهی جوانتر را فراهم میکند. در چنین چارچوبی ذره ذره سو نه بخشی از وجودش، بلکه به رقیبی تبدیل میشود که نه تنها ذره ذره ریشهی وجودش را میمکد، بلکه با نادیده گرفتنش تمام موجودیتش را منکر میشود. چرا که سو از جایی به بعد به طور کامل هویت دیگری میسازد که هیچ ارتباطی به الیزابت ندارد و تنها اشارهاش به الیزابت در حد شیوهی خداحافظیاش در انتهای برنامهها باقی میماند. غمانگیز این که جامعه هم خیلی زود الیزابت را فراموش میکند و به رغم غیبت بسیار طولانیاش حتی همسایهی مردش هم متوجه رفتنش نمیشود. این بدان معناست که پس از تزریق، «الیزابت» روی زمین حمام غش میکند، پوست او از وسط ستون فقرات باز میشود و فرد جدیدی که نسخه جوانتر خودش است، از بدن او بیرون میآید. نشان داده شدن این اتفاق در همان 20 دقیقه ابتدایی فیلم به قدری دردناک به تصویر کشیده میشود که دیگر مخاطبان عادی سینما نمیتوانند آن را ادامه دهند.
سی و یک نما - فیلم «ماده» (The Substance) ساخته کورلی فرژا، ترکیبی از ژانر وحشت بدنی و نقد اجتماعی است که هدف آن به چالش کشیدن استانداردهای غیرواقعی زیبایی است. این فیلم بهشدت از تمثیل و اغراق برای نشان دادن پیامهای خود استفاده میکند و قصد دارد تا تماشاگران را به تفکر درباره چگونگی تأثیر رسانه و صنعت سرگرمی بر بدن و ذهن زنان وادارد. کورالی فارژا با آثارش به خوبی نشان داده که به دنبال شکستن کلیشهها و ارائه دیدگاههای تازه در سینماست. او با جسارت خود، به نقد کلیشههای جنسیتزده پرداخته و سعی دارد با نگاهی نو، داستانهایی را روایت کند که کمتر دیده شدهاند. سبک کارگردانی او، ترکیبی از خشونت بصری و داستانگویی صریح است که توجه تماشاگران را به خود جلب میکند.
نمیخواهد مخاطب خودش را گیج کند و در عین حال ما را در مواجهه با اتفاقاتی که امکان دارد در آینده ببینیم قرار میدهد. اگرچه شاید ماده در صحنههایی مخاطب را غافلگیر و البته منزجر کند، اما در نهایت فیلمی پوچ، آشفته و نامنسجم است. اولین فیلم بلند کورالی فارژا، انتقام، یک فیلم اکشن مهیج در ژانر انتقام بود که با واکنشهای مثبت مخاطبان روبرو شد. این فیلم ۷۷ میلیون دلار در سراسر جهان فروش کرد در حالی که ۱۷٫۵ میلیون دلار بودجه ساخت آن بود. این فیلم یک موفقیت هنری بود و جوایز و نامزدیهای متعددی دریافت کرد، از جمله پنج نامزدی هر کدام در مراسم اسکار (از جمله بهترین فیلم) و مراسم گلدن گلوب (از جمله بهترین فیلم – موزیکال یا کمدی).
تماشاگران شرکتکننده در نظرسنجی سینماسکور به فیلم نمره میانگین "B" از A+ تا F دادند. آنهایی که توسط پستترک مورد بررسی قرار گرفتند، امتیاز کلی ۸۰٪ مثبت (شامل میانگین ۴ از ۵ ستاره) به آن دادند. بهترین سریال های زامبی محور 2025 با داستانهای مهیج و شخصیتهای جدید، طرفداران این ژانر را به دنیای پساآخرالزمانی پر از هیجان و ترس میبرند. منبع الهام او در اواخر فیلم بیشترین شباهت را به آثار «دیوید کروننبرگ» پیدا میکند.
این تضاد رنگی همچنین میتواند نشان دهد که شخصیت الیزابت بهنوعی از محیط اطراف خود جدا یا بیگانه است. این عنصر به نوعی به عنوان نماد ترس از ناشناختهها و بیاعتمادی به علم و تکنولوژیهای نوین عمل میکند. شخصیتها هرگز بهطور کامل نمیدانند با چه چیزی مواجه هستند و این ابهام باعث افزایش تنش و وحشت در داستان میشود.
خلاصه داستان فیلم ماده
موجی از آثار جنجالبرانگیز قرن بیستویکمی که مرزهای نمایش خشونت و محتوای جنسی را به چالش میکشند و معمولا، در قالب زیرژانرهای مختلف سینمای وحشت، قابلتعریفاند. آثاری نظیر در پوست من (In My Skin) ماریا د وان یا شهدا (Martyrs) پاسکال لوژیه. الیزابت اسپارکل از این داروی بازار سیاه استفاده میکند تا نسخهای بسیار جوانتر و زیباتر از خود را وارد دنیای تلویزیون کند. در طول فیلم، درگیریهای روانی و تهدیدات ناشی از این ماده بهتدریج شدت میگیرند، و شخصیتها باید برای بقا و حفظ عقل و جسم خود تلاش کنند.
بررسی و نقد بر دیدگاه و داستان فیلم ماده The Substance
فارژا، به دنبال معکوس کردن کودکانهی نگاه ابزاری مردان به زنان نیست؛ بلکه صادقانه و صریح، خشونتی را به تصویر میکشد که غلبهی تاریخیِ این نگاه، بر زنان وارد آورده است. رویکرد بیتعارف فیلمساز، از چارچوبهای محدودکنندهی تحمیلیِ رسانهی محافظهکار وقت، بیرون میزند. رما اثری سیاهوسفید و شخصی از آلفونسو کوارون است که داستان زندگی یک خدمتکار بومی در خانوادهای مرفه در مکزیکوسیتی دهه ۱۹۷۰ را روایت میکند. فیلم با نگاهی شاعرانه و رئالیستی، چالشهای زندگی طبقه کارگر و نابرابریهای اجتماعی را بهتصویر میکشد. فیلم The Substance یک اثر علمیتخیلی و ترسناک است که داستان آن حول محور کشف یک ماده ناشناخته و مرموز میچرخد.
عنوان برنامهی سو، مخاطب را دعوت میکند که «تلاش بیشتری کند.» این اشاره، ظرفیت تماتیک فوقالعادهای دارد؛ این که مسیر احساس ناامنی و نفرت از خود، بیانتها است و با قرار گرفتن در فیزیکی ایدهآل، متوقف نمیشود. اما این که الیزابت بخواهد به سلامت سو آسیبی را وارد آورد -حتی اگر یک توجیه داستانی علمی-تخیلی مانند «سِرُم نابودگرِ خودِ دیگر» داشتهباشد- اساسا بیمعنا میشود. «شرکت»، سالن انتظاری دارد که مشتریان، تا فرارسیدن موعد جراحیشان، در آن وقت میکُشند. در پایان فیلم میفهمیم که حاضران این سالن، در انتظار دومین یا چندمین عمل جراحیشاناند!
او با پوشیدن ماسک بریده شده از پوستر الیزابت، به استودیو بازمیگردد و تلاش میکند تا برنامه را میزبانی کند، اما تماشاگران دچار هرج و مرج میشوند. یکی از تماشاگران سر او را جدا میکند تا سر جهشیافتهتر دوباره رشد کند و یکی از دستهایش بشکند و تماشاگران و استودیو را در خون غرق کند. چهره اصلی الیزابت از گودی جدا میشود و روی ستاره نادیده گرفتهاش در پیادهروی مشاهیر هالیوود میخزد.
سابستنس ولی چرا خوب است؟ چون هر بدیای که بادیهارورهای کراننبرگ دارد را ندارد. بهترین سریال های جنایی 2025 با داستانهای پیچیده، تعلیق نفسگیر و شخصیتهای مرموز بازمیگردند و اگر عاشق رازآلودگی هستید، این فهرست را از دست ندهید. هیولای فیلم، فقط تودهای از گوشتهای تغییر شکلیافته نیست، بلکه تحریف روح یک زن است. فیلم دقیقاً در 10 دقیقه پایانی خود به این خدف که حود را نباید سرکوب کنیم، نزدیک میشود. پس از بررسی هر کدام از یک نقدها، به سراغ تحلیل فیلم ماده خواهیم رفت و نکات مهم را برایتان واکاوی میکنیم. برخی از منتقدان مانند «خاویر اوکانا» از نشریه ال پایس، نقدی متفاوت ارائه میدهد و مینویسد که این فیلم آنقدرها هم عالی نیست.
این نوع پایانبندیهای باز و تأملبرانگیز در فیلمنامههای موفق جشنوارهای، به خصوص در کن، مورد توجه قرار میگیرد زیرا به مخاطب اجازه میدهد تا با درگیری ذهنی بیشتر فیلم را ترک کند و همچنان درباره مفاهیم آن بیاندیشد. در کنار مور، مارگارت کوالی به عنوان نسخه جوانتر او (سو) نیز بهخوبی بازی میکند. کوالی با نمایش قدرت و سرکشی سو، تضادی جالب با ضعف و شکنندگی الیزابت ایجاد میکند. این تضاد به مخاطب نشان میدهد که چگونه جامعه، نسخه جوانتر افراد را بهعنوان «بهتر» میپذیرد و نسخه مسنتر را به حاشیه میراند. پایان بندی فیلم، که در آن الیزابت به شکلی فیزیکی به موجودی عجیب الخلقه و رو به زوال تبدیل می شود، بیش از هر چیز نشان می دهد که ماده بیشتر به دنبال شوکه کردن مخاطب است تا ارائه پیام یا چالشی جدی.
حالا با گذشت چند ماه از این نمایش اولیه، فیلم سینمایی ماده برای عموم در دسترس است و واکنش های مخاطبان به آن، طیفی از شیفتگی تا بیزاری را در بر می گیرد. فیلم «ماده» با کارگردانی کورالی فارژا و بازی درخشان دمی مور و مارگارت کوالی، اثری است که تماشاگران را به دنیای پیچیده و ترسناک وسواس جوانی و زیبایی میبرد. این فیلم با داستانی جذاب و پر از پیچیدگیهای روانی، توانسته است توجه بسیاری از منتقدان و مخاطبان را به خود جلب کند.
پیام فیلم ماده The Substance؛ هزینه سنگین وسواس کمال
فیلم The Substance به کارگردانی و نویسندگی کورالی فارژا (Coralie Fargeat) در سال 2024 ساخته شد. این اثر محصول کمپانی Working Title Films است و توانست برنده جایزه بهترین فیلمنامه جشنواره کن شود. در ادامه مقاله پیش رو پلازا با معرفی فیلم The Substance 2024 همراه شما هستیم. هردو فیلمی که فارژا تا امروز ساخته است، بیش از کلام به تصویر تکیه میکنند و این، ویژگی ارزشمندی است.
دانلود مستند، بازی و کارتون
فیلم ال توپو که به نوعی آغازگر جنبش فیلمهای کالت و سورئال در سینمای جهان بود، ترکیبی از مفاهیم فلسفی، دینی و نمادهای اسطورهای را در خود جای داده است. کارگردان این فیلم جنگی مکزیکی قدیمی با استفاده از تصاویر سورئال، موسیقی رمزآلود و دیالوگهای فلسفی، تماشاگر را به دنیایی غیرواقعی و درعینحال عمیقا انسانی میبرد. این اثر بهدلیل سبک خاص و روایت چندلایهاش هنوز هم یکی از آثار مهم سینمای آوانگارد محسوب میشود. در The Substance، کارگردان از این تکنیک استفاده میکند تا مخاطب را در وضعیتی قرار دهد که نتواند به راحتی توضیح علمی دقیقی برای وقایع پیدا کند و همین امر بر استرس روانی او بیفزاید.
این نماد به مخاطب یادآور میشود که هرگونه مداخله بیرویه در طبیعت و فرآیندهای زیستی ممکن است عواقب جبرانناپذیری به همراه داشته باشد. همچنین فیلمهای علمی تخیلی و وحشت گاهی نیاز دارند تا فضای تخیلانگیزی ایجاد کنند که از محدودیتهای دنیای واقعی فراتر رود. اگر اتفاقات فیلم کاملاً با اصول علمی همخوانی داشته باشند، ممکن است این احساس خیالپردازی و آزادی در فیلم از بین برود.
این فیلم با بهرهگیری از جلوههای ویژه خیرهکننده و خلاقانه، مرزهای ژانر وحشت را جابهجا کرده است. کارگردانی ماهرانه کورالی فارگیت و تیم فنی توانمندش، موفق شدهاند تا با خلق تصاویری منزجرکننده و در عین حال واقعگرایانه، کابوسی هولناک و به شدت تأثیرگذار خلق کنند. دمی مور، بازیگر برجسته هالیوود، در نقش اصلی این فیلم یعنی الیزابت اسپارکل، مربی و مجری مشهور یک برنامه ورزشی ظاهر شده است.
{۲۰ فیلم حال خوب کن که روحتان را سرشار از انرژی مثبت میکند!
|}اما نکته قابلتوجه درباره فیلم «The Substance»، به جزئیاتی است که سازندگان بر آن تأکید داشتهاند. فیلم در به نمایش کشیدن صحنههای عریان، هیچ محدودیتی ندارد و این رویکرد به این جهت اتخاذ شده که تماشاگر به آنچه که بر بدن زنان میگذرد نگاهی عادی داشته باشد. نگاهی که در اغلب آثار هالیوود از جنبههای جنسی موردتوجه قرار میگیرد، در فیلم «مانده» چنین رویکردی ندارد و اتفاقاً از جایی به بعد، عامل انزجار تماشاگر از فیلم میشود. طراح جلوههای ویژه، پیر الیویه پرسن، در نیمه دوم فیلم به سلاح مخفی آن تبدیل میشود.
{نقد و بررسی فیلم بروتالیست (The Brutalist) ؛ بهترین فیلم 2024
|}این قاب ها، نه تنها بازتاب دهنده شکوه گذشته او هستند، بلکه به وضوح نشانه ای از انزوای کنونی اش نیز به شمار می روند. فیلم “ماده” دومین ساخته بلند فارژا است و در مقایسه با فیلم “انتقام”، نشاندهنده پیشرفت و بلوغ او به عنوان یک کارگردان است. در “انتقام”، فارژا به وضوح علاقه خود به ژانر وحشت و استفاده از عناصر تهاجمی را نشان داد. اما در “ماده”، او با بهرهگیری از تجربههای گذشته، به تعمیق مفاهیم و پرداختن به موضوعات اجتماعی و فرهنگی پرداخته است.
الیزابت اسپارکل، که یک ستاره قدیمی تلویزیون و مربی برنامههای تناسب اندام است، در 50 سالگی از شغل خود به دست مدیر مستبد شبکه، هاروی (با بازی دنیس کواید)، اخراج میشود. الیزابت که سالها تلاش کرده بود تا جایگاه خود را در صنعتی که زیبایی و جوانی را پرستش میکند حفظ کند، حالا به یکباره با واقعیت تلخ پیری و کمارزش شدن روبرو میشود. پس از تصادفی که او را روانه بیمارستان میکند، الیزابت از پرستاری ناشناس یک USB دریافت میکند. در آن ویدئویی از مادهای با نام «ماده» وجود دارد که ادعا میشود با تزریق آن، نسخهای جوانتر و بهتر از فرد ظاهر میشود. بخش عظیمی از این خشونت به شکل نمایش اتفاقی است که شخصیت اصلی علیه بدن خودش اعمال میکند. سکانسهایی که فیلم ساز بیواسطه به نمایش باز و بسته شدن بدن زن و بیرون ریختن دل و رودهاش میپردازد، هر مخاطبی را میتواند پس بزند و کاری کند که چشمانش را بدزدد، مگر اینکه مانند نگارنده به تماشای فیلمهای ترسناک علاقه داشته باشد.
فیلم «ماده» داستان الیزابت اسپارکل، یک ستاره هالیوودی (با بازی دمی مور)، را روایت میکند که در تلاش برای حفظ جوانی و شهرت خود، به محصولی مرموز و درخشان روی میآورد. این ماده جادویی به او اجازه میدهد که نسخهای جوانتر و بهتر از خود به نام "سو" (با بازی مارگارت کوالی) را از بدنش بیرون بکشد. بر اساس قوانین سختگیرانه محصول، الیزابت و سو باید هر ۷ روز یکبار جای خود را با یکدیگر عوض کنند؛ در حالی که یکی از آنها به زندگی ادامه میدهد، دیگری در حالت خواب و ناتوانی کامل باقی میماند. نمیتوان نقد فیلم «ماده» را پایان برد و به بازی دو بازیگر اصلی فیلم که نقش نسخههای پیر و جوان زن را بازی میکنند، اشاره نکرد. هم مارگارت کوالی در نقش دختر جوان و هم دمی مور در نقش زن پا به سن گذاشته به خوبی از پس ایفای نقش خود برآمدهاند.
او میخواهد انتقام پیر شدنش را از روند طبیعی بدنش بگیرد و تصمیم میگیرد با تزریق یک ماده جوانتر شود. او با درد فیزیکی بیش از اندازه، دختری جوان را از ستون فقراتاش متولد میکند که این دختر به نام سو برای بقا باید از بدن الیزابت تغذیه کند، این مساله به کاهش عمر الیزابت تبدیل میشود. سو حالا تبدیل به هویتی شده که مورد توجه صنعت هالیوود قرار گرفته و دائم بدون توجه به دستورالعمل ماده به مقدار زیادی از منشأ اصلی (الیزابت) تغذیه میکند. این اثر تکاندهنده به ما نشان میدهد که نگاه صنعت رسانه تنها معطوف به زیبایی و جوانی زنان است و طرد شدن زنان میانسال از سوی جامعه مردسالار، امری طبیعی است. فیلم نشان میدهد که جامعه چطور ما را به سمتوسویی میکشاند که خودمان را دوست نداشته باشیم و برای دوست داشته شدن باید تبدیل به شخص دیگری شویم. جامعه برای ما ایدهآلی میسازد که باید در آن چارچوب قرار بگیریم تا بقیه به ما توجه کنند و دوستمان داشته باشند و اگر خارج از آن چارچوب باشیم، نادیده گرفته میشویم.
باتوجهبهاینکه Familia بیشتر به بررسی جنبههای انسانی و درونی شخصیتها میپردازد، فیلم از لحاظ احساسی و دراماتیک نیز تاثیرگذار است. کارگردانی لوئیس بایرگا با دقت در انتخاب نماها و تعاملات انسانی توانست فضای پرتنش و پیچیدهای را خلق کند. در کنار بازی برجسته بازیگران، این اثر مفهوم خانواده و چالشهای آن از زاویهای متفاوت را بهتصویر میکشد و درعینحال به تماشاگر فرصتی برای تامل در موضوعات اجتماعی و شخصی میدهد. این فیلم مکزیکی دوبله فارسی با پرداختن به موضوعاتی ازجمله بلوغ روایتی پر از احساسات متضاد را ارائه میدهد. سبک کارگردانی کوارون، فیلمبرداری واقعگرایانه و اجرای درخشان بازیگران، این اثر را به یکی از بهترین فیلم های مکزیکی تبدیل کرد. دمی مور با بازی درخشان خود، الیزابت را به یکی از تراژیکترین شخصیتهای ژانر وحشت جسمی تبدیل کرد؛ الیزابت زنی است که در چنگال گذشتهای درخشان و آیندهای مبهم گرفتار شده است.
کار موزیسین بریتانیایی، قطعات مونتاژگونهی روایت ماده را -که ماهرانه تدوین شدهاند- پیوند میزند، ایدهی علمی-تخیلی قصه را به زبان موسیقی ترجمه و انرژی دیوانهوار مطلوب فارژا را تامین میکند. دومین محدودیت فیلمنامه در پرداخت تماتیک این است که فارژا، زندگی پر زرق و برق سو را از «ایدهآلی خواستنی»، متمایز نمیکند. البته، میبینیم که سو، عروسکِ هاروی و پیرمردهای قدرتمند هالیوود است و برای خوشآمد تماشاگران، به هر سازی میرقصد؛ اما در سراسر زندگی کاراکتر، نشانهای نداریم که شخصِ او، از این وضعیت ناراضی باشد. بر خلاف بدلها، روانِ شخصیت را به قدری نمیشناسیم که بفهمیم سرگیجهی زندگی موفقاش را چطور پردازش میکند.
فارژا در هیچ بخشی از ماده، اشارهای به دورهی زمانی وقایع فیلماش ندارد؛ در نتیجه و بر مبنای نشانههای تصویری، ناچاریم که جهان فیلم را به امروز مربوط بدانیم. نگاه سیاسی متن ماده، متاثر از همین بیاعتنایی به زمینهی فرهنگی وقت، محافظهکارانه، دِمُده و کهنه به نظر میرسد. ایدهی «برنامهی ورزشی صبحگاهی» با مخاطب هدفی که زنان باشند، در متن ماده، معنا دارد؛ شغل الیزابت، نمایندهی همان تلاش دائمی زنان برای مبارزه با جلوههای طبیعی افزایش سنشان و متناسب ماندن با تصویر «بینقص» رسانهای است. او هم مانند بسیاری از زنانِ میانسال، بابت از دست رفتن دوران اوج زیباییاش ناراحت و نگران است؛ اما چون این دورانِ اوج، مقابل دوربین ثبت شده، باید مقابل همان دوربین عرق بریزد و تقلا کند که فراموش نشود. بدلها، روایتگر ماجرای زندگیِ آرتور همیلتون (جان رندالف)، مدیر میانسال بانک است که به رغم موفقیت حرفهای، از زندگی سردش رضایتی ندارد. او روزی نشانیِ مجهولی را از شخصی ناشناس دریافت میکند و نهایتا، تصمیم میگیرد که به این آدرس سر بزند.
خب، در فیلمها به ندرت پیش میآید کسی وارد توالت شود و درباره خودش یا حرفهاش حرفهای وحشتناکی نشنود و اینجا هم همینطور است. هاروی نفرتانگیز، در حالی که مشغول اجابت مزاج است با تلفن صحبت میکند و با بیادبانهترین شکل ممکن، در مورد پایان قریبالوقوع قرارداد الیزابت بحث میکند. این نقش را دنیس کواید بازی میکند که به طرز خندهداری اغراقآمیز و کارتونی است. ماده که بهخاطر عناصر طنز و سبک بصری گروتسک و فزونواقعنماییاش مورد توجه قرار گرفته است، دومین فیلم بلند فارژا پس از انتقام بهشمار میرود.
به بیان دیگر، تغییر هویت، هیچیک از مشتریان را حقیقتا راضی نکرده است؛ اما آنها، همچنان بر تبدیل شدن به نسخههایی بهتر از خودشان، اصرار دارند! در پایان، سینمای مکزیک با ساخت بهترین فیلم های مکزیکی توانست جایگاه ویژهای در دل تماشاگران سراسر جهان پیدا کند. هرکدام از این فیلمها نهتنها از نظر داستانی و هنری ارزشمند هستند، بلکه به نوعی فرهنگ، تاریخ و مسائل اجتماعی مکزیک را با قدرت و صداقت بهتصویر کشیدهاند. اگر شما هم فیلمی از سینمای مکزیک را تماشا کردهاید که آن را جزو بهترینها میدانید، خوشحال میشویم که با ما درمیان بگذارید. فیلم ماده درباره مجری تلویزیونی به نام الیزابت است که تلاش میکند با استفاده از مادهای خاص، نسخه جوانتر و بهتری از خود بسازد.
این ماده، اثرات خطرناک و غیرقابل پیشبینی بر افرادی که با آن تماس پیدا میکنند، میگذارد و باعث تغییرات جسمی و روانی در آنها میشود. سو به سرعت نقش فعالتر زندگی الیزابت را به عهده میگیرد و شروع به پیگیری حرفهای جدید بهعنوان ستاره برنامههای ورزشی میکند، در حالی که الیزابت در انتظار روز انتقال بعدی روی زمین حمام باقی میماند. با این حال، سو متوجه میشود که میتواند با نقض قوانین، مدت بیشتری در بیرون بماند، که این مسئله به تدریج الیزابت را ضعیف و پیر میکند. این سرپیچیها باعث ایجاد تنش و رقابتی خطرناک بین دو نسخه از الیزابت میشود و در نهایت به نتایج وحشتناکی منجر میگردد.
در کنار این دو چهره اصلی، بازیگر کهنه کار هالیوودی دنیس کواید، هوگو دیگو گارسیا و جوزف بالدراما نیز به مجموعه بازیگران ماده پیوسته اند و ترکیب جذابی از استعدادهای تازه و با تجربه را رقم زدهاند. نماهای با زاویه بسیار باز، نماهای نزدیک و پالت رنگی آدامسی به زبان تصویری سورئال و گاهی اوقات عجیب فیلم کمک میکند. موسیقی متن پرطنین رافرتی آهنگساز بریتانیایی، حس شوم مناسبی را به ویژه در لحظات آسیب دیدن جسم اضافه میکند.
در The Substance، پالتوی زرد نشانی از تغییرات درونی و روانی شخصیت الیزابت میباشد که به تدریج از حالت عادی خود فاصله میگیرد و به دلیل اثرات ماده مرموز دچار ناآرامی و بحران هویت میشود. بنابراین زرد نمایانگر روند از خودبیگانگی و جنون تدریجی شخصیت در مواجهه با نیرویی غیرقابل کنترل است. این تفسیر میتواند با چهارچوب فیلم مرتبط باشد، به ویژه با توجه به اینکه ماده مرموز به تدریج سلامت جسمی و روانی شخصیتها را تخریب میکند. پالتوی زرد نمایانگر زوال تدریجی شخصیت اصلی است زیرا او به مرور تحت تأثیر اثرات ویرانگر ماده قرار میگیرد.رنگ زرد به دلیل درخشش و روشنایی آن، به عنوان رنگی شناخته میشود که جلب توجه میکند. نور در این فیلم سمبل دانش، آگاهی و کشف حقیقت است، در حالی که تاریکی به عنوان نمادی از ناشناختهها، ترس و جهل عمل میکند.
فیلم سینمایی حرفه ای
فیلم سینمایی حیوان
فیلم سینمایی حریم
فیلم سینمایی حرفه ای ایرانی
فیلم سینمایی حدود ساعت هشت صبح
فیلم سینمایی حدود ۸ صبح
فیلم سینمایی حس ششم
فیلم سینمایی حرکت نکن
فیلم سینمایی حلقه
فیلم سینمایی جدید دوبله فارسی